بسم الله الرحمن الرحيم
صفحه قبل مبحث 33 و 34: حَشويّه و شيخيّه و قِشريّه از خداوند نصيبي ندارند به قدري كه در خداوند اختلاف است ، در هيچ مسألهاي نيست PAGEREF _Toc69458965 \h 299 شيخ أحمد أحسائي ، خدا را منشأ انتزاع صفات هم نميداند. PAGEREF _Toc69458966 \h 300 اهل تَنزيه ، حقّ را از حيات و علم و قدرت هم خالي ميدانند. PAGEREF _Toc69458967 \h 303 تنزيه ، فاقد دليل عقلي و شهودي و شرعي است PAGEREF _Toc69458968 \h 306 سيّد و سرور موحّدين ، كسي است كه خداوند را در عين تنزيه ، تشبيه كند PAGEREF _Toc69458969 \h 308 مكتب حلول و اتّحاد باطل است PAGEREF _Toc69458970 \h 311 مكتب اعتزال ، از جهاتي نادرست است PAGEREF _Toc69458971 \h 312 بسياري از دانشمندان ما كه اهل حديثاند ، نه اهل حكمت ؛ در دام معتزله گرفتارند PAGEREF _Toc69458972 \h 317 اشاعره قائل به جبر در مبدأ و جبر در خلقت و جبر در انسان ميباشند. PAGEREF _Toc69458973 \h 318 بجانياوردن خداوند بسياري از كارها را ، بخاطر اين نيست كه مسلوب الارادة ميباشد PAGEREF _Toc69458974 \h 322 كسي كه رجوع به عقل را منكر شود ، بايد جزو بهائم محسوب گردد. PAGEREF _Toc69458975 \h 323 سِجلّ احوال و شناسنامة خداوند ، سورة توحيد است PAGEREF _Toc69458976 \h 325 تفسير حضرت علامه (قدّه ) از سورة مباركة توحيد و بيان جنسيه و شناسنامه حضرت حق تعالي PAGEREF _Toc69458977 \h 329 روايات وارده در تفسير سورة إخلاص PAGEREF _Toc6 9458978 \h 338 اسم أعظم: يا هُوَ يَا مَنْ لا هُوَ إلا هُوَ. PAGEREF _Toc69458980 \h 339 روايات وارده در تفسير معني « صَمَد » PAGEREF _Toc69458981 \h 340 غزل شيواي فيض كاشاني در « لا إلَه إلا الله » PAGEREF _Toc69458982 \h 344 مواجهة حضرت إبراهيم عليه السّلام با قومش از طريقة بحث عقلي PAGEREF _Toc69458983 \h 348 بزرگان علماي الهيّ با براهين فلسفي و حِكمي ، در راه اثبات توحيد مبارزه نمودهاند PAGEREF _Toc69458985 \h 355 زحمات حكماي اسلام براي تعليم علوم معقول PAGEREF _Toc69458986 \h 365 مكتب شهود و عرفان از همة مكتبها بالاتر است بحثهاي پيغمبر و امامان با كفّار و مخالفان ، همه بر اساس برهان فلسفي بوده است PAGEREF _Toc69458987 \h 367 راه عرفان خدا براي انبياء و اولياء و ائمّه ، راه شهود و وجدان است PAGEREF _Toc69458988 \h 370 حضرت إبراهيم با بحث فلسفي ، قوم خود را الزام به عرفان شهودي ميكند PAGEREF _Toc69458989 \h 372 استخدام حضرت إبراهيم قياسات فلسفي را ، پس از تابش نور عرفان در دلش بود PAGEREF _Toc69458990 \h 378 ابيات راقية فيض كاشاني در طريق سلوك إلي اللَه PAGEREF _Toc69458991 \h 381 تكفير كردن اهل معقول ، ناشي از عدم فهم مقصود كلام ايشان است بازگشت به عناوين كلي مبحث 35 تا 36: انحرافات شيخ أحمد أحسائي و پيروان مكتب او در توحيد تفسير حضرت علامه آية « وَ قُلِ الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي لَمْ يَتَّخِذْ وَلَدًا » را PAGEREF _Toc69458993 \h 384 تفسير «بيان السّعادة» در مُفاد و محتواي آية وَ قُلِ الْحَمْدُ لِلَّهِ ... PAGEREF _Toc69458994 \h 387 هر گونه حمدي از هر حامدي به هر محمودي ، حمد خداوند است PAGEREF _Toc69458995 \h 389 معني الْحَمْدُ لِلَّهِ با بليغترين وجهي دلالت بر وحدت وجود دارد. PAGEREF _Toc69458996 \h 392 معني الَّذِي لَمْ يَتَّخِذْ وَلَدًا با بليغترين وجهي دلالت بر وحدت وجود دارد PAGEREF _Toc69458997 \h 395 ابيات عارف شبستري در معني لَمْ يَلِدْ. PAGEREF _Toc69458998 \h 397 « وَ لَمْ يَكُن لَّهُ شَرِيكٌ فِي الْمُلْكِ » با بليغترين وجه دلالت بر وحدت وجود دارد PAGEREF _Toc69458999 \h 398 «جبر» در گفتار شبستري ، به معني عدم استقلال بنده در اختيار است PAGEREF _Toc69459000 \h 402 «اتّحاد» در گفتار اعاظم عرفاء ، مقامي ارجمند است قبل از فناء. PAGEREF _Toc69459001 \h 405 در جنبة ديني تصوّف هيچ عاملي به غير از دين اسلام تأثير نداشته است PAGEREF _Toc69459002 \h 408 «بايَزيد» و «شَقيق» و «مَعْروف» سه شاگرد عالي رتبة سه امام بودهاند. PAGEREF _Toc69459003 \h 409 محدّث نوري بيان ميكند كه صوفيّه دو مقصد دارند. PAGEREF _Toc69459004 \h 412 اشتباه محدّث نوري (ره) در تفكيك ميان دو مقصد صوفيّه PAGEREF _Toc69459005 \h 416 جميع علماي حقّة حقيقيّة شيعه ، با اصول اعاظم تصوّف و عرفان همگام بودهاند PAGEREF _Toc69459006 \h 419 كلام خواجه در «أوصاف الاشراف» در منزل وحدت ، و منزل فناء. PAGEREF _Toc69459007 \h 421 نادرستيهاي كلام محدّث نوري ، در جدا كردن علماء راسخين را از عرفان PAGEREF _Toc69459008 \h 423 حقيقت تشيّع را ميتوان در كتب عرفاي بالله تعالي جست PAGEREF _Toc69459009 \h 424 پاسخ از استدلال بر عدم جواز رجوع به كتب اهل عرفان PAGEREF _Toc69459010 \h 428 لزوم فراگيري علم و حكمت ، گرچه از كافر و يا منافق باشد. PAGEREF _Toc69459011 \h 430 سفارش اكيد لقمان و عيسي بن مريم راجع به لزوم اخذ حكمت و منع آن از جاهلان PAGEREF _Toc69459012 \h 434 لقمان حكيم شامي و فيلسوفان پنجگانة يوناني ، همه صاحب عظمت و جلال بودهاند PAGEREF _Toc69459013 \h 438 تحمّل مَشاقّ سقراط و أفلاطون و أرسطو در إعلاءِ كلمة توحيد. PAGEREF _Toc69459014 \h 441 مجامع علمي روي فلسفه حساب ميكنند ؛ فقه و اصول ما موضوعش اعتباري است PAGEREF _Toc69459015 \h 444 دارج نمودن علاّمة طباطبائي (ره) عرفان و حكمت را در حوزة علميّة قم PAGEREF _Toc69459016 \h 445 تفسير « وَ لَمْ يَكُن لَّهُ وَلِيٌّ مِّنَ الذُّلِّ وَ كَبِّرهُ تَكْبِيرًا » PAGEREF _Toc69459017 \h 447 شيخ أحمد أحسائي ، مبدأ دو فرقة شيخيّة كريمخانيّه ، و بابيّة بهائيّه است PAGEREF _Toc69459018 \h 452 شيخ أحمد أحسائي ، از شدّت تنزيه حقّ ، در دام تفويضِ بحت گرفتار آمده وربط حق رابا اشياءبريده است PAGEREF _Toc69459019 \h 454 شيخ أحمد أحسائي ، بدون استاد وارد در مسائل فلسفيّه شد و گمراه شد PAGEREF _Toc69459020 \h 459 «أسفار أربعه» و «عرشيّه» در صدر كتب علميّه و فلسفيّة ملا صدرا قرار دارند PAGEREF _Toc69459021 \h 463 ردود شيخ أحسائي بر كتاب عرشيّة ملا صدرا همگي معيوب است PAGEREF _Toc69459022 \h 464 احسائي ، اطلاق وجود را از خداوند نفي مينمايد. PAGEREF _Toc69459023 \h 466 أحسائي ، اطلاق وجود را از حقّ نفي ميكند و جميع عالم وجود را حادث ميداند PAGEREF _Toc69459024 \h 468 ردّ قبيح أحسائي بر مُحيي الدّين با عبارت «مُميت الدّين» در تحقّق فناء مطلق عبد PAGEREF _Toc69459025 \h 470 بيان محييالدّين در عبوديّت غير مشوب به ربوبيّت ، با ربوبيّت غير مشوب با عبوديّت PAGEREF _Toc69459026 \h 473 تمثيل جيلي در معني « نُقْطَةُ الْوَحْدَةِ بَيْنَ قَوْسَيِ الاحَديَّةِ وَ الْواحِديَّة. PAGEREF _Toc69459027 \h 475 قصيدة راقية جيلي در توحيد ذات حقّ ؛ در «انسان كامل»(پاورقي) PAGEREF _Toc69459028 \h 479 افتراي أحسائي بر امامان كه محلّ تقسيم اصل وجود را ممكن الوجود ميدانند PAGEREF _Toc69459029 \h 482 خطاي أحسائي در معني لغوي وجود PAGEREF _Toc69459030 \h 484 اشكالات أحسائي بر كلام صحيح فيض كاشاني در «كلمات مكنونه» PAGEREF _Toc69459031 \h 485 أحسائي فرق ميان قديم زماني و قديم رُتْبي ، و واجب بالذّات و بالغير را نميداند PAGEREF _Toc69459032 \h 489 ادراك وجود براي غير عارفان محال است ؛ ومفهوم آن براي همه كس قابل فهم
صفحه قبل
مبحث 33 و 34: حَشويّه و شيخيّه و قِشريّه از خداوند نصيبي ندارند
به قدري كه در خداوند اختلاف است ، در هيچ مسألهاي نيست PAGEREF _Toc69458965 \h 299 شيخ أحمد أحسائي ، خدا را منشأ انتزاع صفات هم نميداند. PAGEREF _Toc69458966 \h 300 اهل تَنزيه ، حقّ را از حيات و علم و قدرت هم خالي ميدانند. PAGEREF _Toc69458967 \h 303 تنزيه ، فاقد دليل عقلي و شهودي و شرعي است PAGEREF _Toc69458968 \h 306 سيّد و سرور موحّدين ، كسي است كه خداوند را در عين تنزيه ، تشبيه كند PAGEREF _Toc69458969 \h 308 مكتب حلول و اتّحاد باطل است PAGEREF _Toc69458970 \h 311 مكتب اعتزال ، از جهاتي نادرست است PAGEREF _Toc69458971 \h 312 بسياري از دانشمندان ما كه اهل حديثاند ، نه اهل حكمت ؛ در دام معتزله گرفتارند PAGEREF _Toc69458972 \h 317 اشاعره قائل به جبر در مبدأ و جبر در خلقت و جبر در انسان ميباشند. PAGEREF _Toc69458973 \h 318 بجانياوردن خداوند بسياري از كارها را ، بخاطر اين نيست كه مسلوب الارادة ميباشد PAGEREF _Toc69458974 \h 322 كسي كه رجوع به عقل را منكر شود ، بايد جزو بهائم محسوب گردد. PAGEREF _Toc69458975 \h 323 سِجلّ احوال و شناسنامة خداوند ، سورة توحيد است PAGEREF _Toc69458976 \h 325 تفسير حضرت علامه (قدّه ) از سورة مباركة توحيد و بيان جنسيه و شناسنامه حضرت حق تعالي PAGEREF _Toc69458977 \h 329 روايات وارده در تفسير سورة إخلاص PAGEREF _Toc6 9458978 \h 338 اسم أعظم: يا هُوَ يَا مَنْ لا هُوَ إلا هُوَ. PAGEREF _Toc69458980 \h 339 روايات وارده در تفسير معني « صَمَد » PAGEREF _Toc69458981 \h 340 غزل شيواي فيض كاشاني در « لا إلَه إلا الله » PAGEREF _Toc69458982 \h 344 مواجهة حضرت إبراهيم عليه السّلام با قومش از طريقة بحث عقلي PAGEREF _Toc69458983 \h 348 بزرگان علماي الهيّ با براهين فلسفي و حِكمي ، در راه اثبات توحيد مبارزه نمودهاند PAGEREF _Toc69458985 \h 355 زحمات حكماي اسلام براي تعليم علوم معقول PAGEREF _Toc69458986 \h 365 مكتب شهود و عرفان از همة مكتبها بالاتر است بحثهاي پيغمبر و امامان با كفّار و مخالفان ، همه بر اساس برهان فلسفي بوده است PAGEREF _Toc69458987 \h 367 راه عرفان خدا براي انبياء و اولياء و ائمّه ، راه شهود و وجدان است PAGEREF _Toc69458988 \h 370 حضرت إبراهيم با بحث فلسفي ، قوم خود را الزام به عرفان شهودي ميكند PAGEREF _Toc69458989 \h 372 استخدام حضرت إبراهيم قياسات فلسفي را ، پس از تابش نور عرفان در دلش بود PAGEREF _Toc69458990 \h 378 ابيات راقية فيض كاشاني در طريق سلوك إلي اللَه PAGEREF _Toc69458991 \h 381 تكفير كردن اهل معقول ، ناشي از عدم فهم مقصود كلام ايشان است
به قدري كه در خداوند اختلاف است ، در هيچ مسألهاي نيست PAGEREF _Toc69458965 \h 299
شيخ أحمد أحسائي ، خدا را منشأ انتزاع صفات هم نميداند. PAGEREF _Toc69458966 \h 300
اهل تَنزيه ، حقّ را از حيات و علم و قدرت هم خالي ميدانند. PAGEREF _Toc69458967 \h 303
تنزيه ، فاقد دليل عقلي و شهودي و شرعي است PAGEREF _Toc69458968 \h 306
سيّد و سرور موحّدين ، كسي است كه خداوند را در عين تنزيه ، تشبيه كند PAGEREF _Toc69458969 \h 308
مكتب حلول و اتّحاد باطل است PAGEREF _Toc69458970 \h 311
مكتب اعتزال ، از جهاتي نادرست است PAGEREF _Toc69458971 \h 312
بسياري از دانشمندان ما كه اهل حديثاند ، نه اهل حكمت ؛ در دام معتزله گرفتارند PAGEREF _Toc69458972 \h 317
اشاعره قائل به جبر در مبدأ و جبر در خلقت و جبر در انسان ميباشند. PAGEREF _Toc69458973 \h 318
بجانياوردن خداوند بسياري از كارها را ، بخاطر اين نيست كه مسلوب الارادة ميباشد PAGEREF _Toc69458974 \h 322
كسي كه رجوع به عقل را منكر شود ، بايد جزو بهائم محسوب گردد. PAGEREF _Toc69458975 \h 323
سِجلّ احوال و شناسنامة خداوند ، سورة توحيد است PAGEREF _Toc69458976 \h 325
تفسير حضرت علامه (قدّه ) از سورة مباركة توحيد و بيان جنسيه و شناسنامه حضرت حق تعالي PAGEREF _Toc69458977 \h 329
روايات وارده در تفسير سورة إخلاص PAGEREF _Toc6 9458978 \h 338
اسم أعظم: يا هُوَ يَا مَنْ لا هُوَ إلا هُوَ. PAGEREF _Toc69458980 \h 339
روايات وارده در تفسير معني « صَمَد » PAGEREF _Toc69458981 \h 340
غزل شيواي فيض كاشاني در « لا إلَه إلا الله » PAGEREF _Toc69458982 \h 344
مواجهة حضرت إبراهيم عليه السّلام با قومش از طريقة بحث عقلي PAGEREF _Toc69458983 \h 348
بزرگان علماي الهيّ با براهين فلسفي و حِكمي ، در راه اثبات توحيد مبارزه نمودهاند PAGEREF _Toc69458985 \h 355
زحمات حكماي اسلام براي تعليم علوم معقول PAGEREF _Toc69458986 \h 365
مكتب شهود و عرفان از همة مكتبها بالاتر است
بحثهاي پيغمبر و امامان با كفّار و مخالفان ، همه بر اساس برهان فلسفي بوده است PAGEREF _Toc69458987 \h 367
راه عرفان خدا براي انبياء و اولياء و ائمّه ، راه شهود و وجدان است PAGEREF _Toc69458988 \h 370
حضرت إبراهيم با بحث فلسفي ، قوم خود را الزام به عرفان شهودي ميكند PAGEREF _Toc69458989 \h 372
استخدام حضرت إبراهيم قياسات فلسفي را ، پس از تابش نور عرفان در دلش بود PAGEREF _Toc69458990 \h 378
ابيات راقية فيض كاشاني در طريق سلوك إلي اللَه PAGEREF _Toc69458991 \h 381
تكفير كردن اهل معقول ، ناشي از عدم فهم مقصود كلام ايشان است
بازگشت به عناوين كلي
مبحث 35 تا 36: انحرافات شيخ أحمد أحسائي و پيروان مكتب او در توحيد
تفسير حضرت علامه آية « وَ قُلِ الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي لَمْ يَتَّخِذْ وَلَدًا » را PAGEREF _Toc69458993 \h 384 تفسير «بيان السّعادة» در مُفاد و محتواي آية وَ قُلِ الْحَمْدُ لِلَّهِ ... PAGEREF _Toc69458994 \h 387 هر گونه حمدي از هر حامدي به هر محمودي ، حمد خداوند است PAGEREF _Toc69458995 \h 389 معني الْحَمْدُ لِلَّهِ با بليغترين وجهي دلالت بر وحدت وجود دارد. PAGEREF _Toc69458996 \h 392 معني الَّذِي لَمْ يَتَّخِذْ وَلَدًا با بليغترين وجهي دلالت بر وحدت وجود دارد PAGEREF _Toc69458997 \h 395 ابيات عارف شبستري در معني لَمْ يَلِدْ. PAGEREF _Toc69458998 \h 397 « وَ لَمْ يَكُن لَّهُ شَرِيكٌ فِي الْمُلْكِ » با بليغترين وجه دلالت بر وحدت وجود دارد PAGEREF _Toc69458999 \h 398 «جبر» در گفتار شبستري ، به معني عدم استقلال بنده در اختيار است PAGEREF _Toc69459000 \h 402 «اتّحاد» در گفتار اعاظم عرفاء ، مقامي ارجمند است قبل از فناء. PAGEREF _Toc69459001 \h 405 در جنبة ديني تصوّف هيچ عاملي به غير از دين اسلام تأثير نداشته است PAGEREF _Toc69459002 \h 408 «بايَزيد» و «شَقيق» و «مَعْروف» سه شاگرد عالي رتبة سه امام بودهاند. PAGEREF _Toc69459003 \h 409 محدّث نوري بيان ميكند كه صوفيّه دو مقصد دارند. PAGEREF _Toc69459004 \h 412 اشتباه محدّث نوري (ره) در تفكيك ميان دو مقصد صوفيّه PAGEREF _Toc69459005 \h 416 جميع علماي حقّة حقيقيّة شيعه ، با اصول اعاظم تصوّف و عرفان همگام بودهاند PAGEREF _Toc69459006 \h 419 كلام خواجه در «أوصاف الاشراف» در منزل وحدت ، و منزل فناء. PAGEREF _Toc69459007 \h 421 نادرستيهاي كلام محدّث نوري ، در جدا كردن علماء راسخين را از عرفان PAGEREF _Toc69459008 \h 423 حقيقت تشيّع را ميتوان در كتب عرفاي بالله تعالي جست PAGEREF _Toc69459009 \h 424 پاسخ از استدلال بر عدم جواز رجوع به كتب اهل عرفان PAGEREF _Toc69459010 \h 428 لزوم فراگيري علم و حكمت ، گرچه از كافر و يا منافق باشد. PAGEREF _Toc69459011 \h 430 سفارش اكيد لقمان و عيسي بن مريم راجع به لزوم اخذ حكمت و منع آن از جاهلان PAGEREF _Toc69459012 \h 434 لقمان حكيم شامي و فيلسوفان پنجگانة يوناني ، همه صاحب عظمت و جلال بودهاند PAGEREF _Toc69459013 \h 438 تحمّل مَشاقّ سقراط و أفلاطون و أرسطو در إعلاءِ كلمة توحيد. PAGEREF _Toc69459014 \h 441 مجامع علمي روي فلسفه حساب ميكنند ؛ فقه و اصول ما موضوعش اعتباري است PAGEREF _Toc69459015 \h 444 دارج نمودن علاّمة طباطبائي (ره) عرفان و حكمت را در حوزة علميّة قم PAGEREF _Toc69459016 \h 445 تفسير « وَ لَمْ يَكُن لَّهُ وَلِيٌّ مِّنَ الذُّلِّ وَ كَبِّرهُ تَكْبِيرًا » PAGEREF _Toc69459017 \h 447 شيخ أحمد أحسائي ، مبدأ دو فرقة شيخيّة كريمخانيّه ، و بابيّة بهائيّه است PAGEREF _Toc69459018 \h 452 شيخ أحمد أحسائي ، از شدّت تنزيه حقّ ، در دام تفويضِ بحت گرفتار آمده وربط حق رابا اشياءبريده است PAGEREF _Toc69459019 \h 454 شيخ أحمد أحسائي ، بدون استاد وارد در مسائل فلسفيّه شد و گمراه شد PAGEREF _Toc69459020 \h 459 «أسفار أربعه» و «عرشيّه» در صدر كتب علميّه و فلسفيّة ملا صدرا قرار دارند PAGEREF _Toc69459021 \h 463 ردود شيخ أحسائي بر كتاب عرشيّة ملا صدرا همگي معيوب است PAGEREF _Toc69459022 \h 464 احسائي ، اطلاق وجود را از خداوند نفي مينمايد. PAGEREF _Toc69459023 \h 466 أحسائي ، اطلاق وجود را از حقّ نفي ميكند و جميع عالم وجود را حادث ميداند PAGEREF _Toc69459024 \h 468 ردّ قبيح أحسائي بر مُحيي الدّين با عبارت «مُميت الدّين» در تحقّق فناء مطلق عبد PAGEREF _Toc69459025 \h 470 بيان محييالدّين در عبوديّت غير مشوب به ربوبيّت ، با ربوبيّت غير مشوب با عبوديّت PAGEREF _Toc69459026 \h 473 تمثيل جيلي در معني « نُقْطَةُ الْوَحْدَةِ بَيْنَ قَوْسَيِ الاحَديَّةِ وَ الْواحِديَّة. PAGEREF _Toc69459027 \h 475 قصيدة راقية جيلي در توحيد ذات حقّ ؛ در «انسان كامل»(پاورقي) PAGEREF _Toc69459028 \h 479 افتراي أحسائي بر امامان كه محلّ تقسيم اصل وجود را ممكن الوجود ميدانند PAGEREF _Toc69459029 \h 482 خطاي أحسائي در معني لغوي وجود PAGEREF _Toc69459030 \h 484 اشكالات أحسائي بر كلام صحيح فيض كاشاني در «كلمات مكنونه» PAGEREF _Toc69459031 \h 485 أحسائي فرق ميان قديم زماني و قديم رُتْبي ، و واجب بالذّات و بالغير را نميداند PAGEREF _Toc69459032 \h 489 ادراك وجود براي غير عارفان محال است ؛ ومفهوم آن براي همه كس قابل فهم
تفسير حضرت علامه آية « وَ قُلِ الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي لَمْ يَتَّخِذْ وَلَدًا » را PAGEREF _Toc69458993 \h 384
تفسير «بيان السّعادة» در مُفاد و محتواي آية وَ قُلِ الْحَمْدُ لِلَّهِ ... PAGEREF _Toc69458994 \h 387
هر گونه حمدي از هر حامدي به هر محمودي ، حمد خداوند است PAGEREF _Toc69458995 \h 389
معني الْحَمْدُ لِلَّهِ با بليغترين وجهي دلالت بر وحدت وجود دارد. PAGEREF _Toc69458996 \h 392
معني الَّذِي لَمْ يَتَّخِذْ وَلَدًا با بليغترين وجهي دلالت بر وحدت وجود دارد PAGEREF _Toc69458997 \h 395
ابيات عارف شبستري در معني لَمْ يَلِدْ. PAGEREF _Toc69458998 \h 397
« وَ لَمْ يَكُن لَّهُ شَرِيكٌ فِي الْمُلْكِ » با بليغترين وجه دلالت بر وحدت وجود دارد PAGEREF _Toc69458999 \h 398
«جبر» در گفتار شبستري ، به معني عدم استقلال بنده در اختيار است PAGEREF _Toc69459000 \h 402
«اتّحاد» در گفتار اعاظم عرفاء ، مقامي ارجمند است قبل از فناء. PAGEREF _Toc69459001 \h 405
در جنبة ديني تصوّف هيچ عاملي به غير از دين اسلام تأثير نداشته است PAGEREF _Toc69459002 \h 408
«بايَزيد» و «شَقيق» و «مَعْروف» سه شاگرد عالي رتبة سه امام بودهاند. PAGEREF _Toc69459003 \h 409
محدّث نوري بيان ميكند كه صوفيّه دو مقصد دارند. PAGEREF _Toc69459004 \h 412
اشتباه محدّث نوري (ره) در تفكيك ميان دو مقصد صوفيّه PAGEREF _Toc69459005 \h 416
جميع علماي حقّة حقيقيّة شيعه ، با اصول اعاظم تصوّف و عرفان همگام بودهاند PAGEREF _Toc69459006 \h 419
كلام خواجه در «أوصاف الاشراف» در منزل وحدت ، و منزل فناء. PAGEREF _Toc69459007 \h 421
نادرستيهاي كلام محدّث نوري ، در جدا كردن علماء راسخين را از عرفان PAGEREF _Toc69459008 \h 423
حقيقت تشيّع را ميتوان در كتب عرفاي بالله تعالي جست PAGEREF _Toc69459009 \h 424
پاسخ از استدلال بر عدم جواز رجوع به كتب اهل عرفان PAGEREF _Toc69459010 \h 428
لزوم فراگيري علم و حكمت ، گرچه از كافر و يا منافق باشد. PAGEREF _Toc69459011 \h 430
سفارش اكيد لقمان و عيسي بن مريم راجع به لزوم اخذ حكمت و منع آن از جاهلان PAGEREF _Toc69459012 \h 434
لقمان حكيم شامي و فيلسوفان پنجگانة يوناني ، همه صاحب عظمت و جلال بودهاند PAGEREF _Toc69459013 \h 438
تحمّل مَشاقّ سقراط و أفلاطون و أرسطو در إعلاءِ كلمة توحيد. PAGEREF _Toc69459014 \h 441
مجامع علمي روي فلسفه حساب ميكنند ؛ فقه و اصول ما موضوعش اعتباري است PAGEREF _Toc69459015 \h 444
دارج نمودن علاّمة طباطبائي (ره) عرفان و حكمت را در حوزة علميّة قم PAGEREF _Toc69459016 \h 445
تفسير « وَ لَمْ يَكُن لَّهُ وَلِيٌّ مِّنَ الذُّلِّ وَ كَبِّرهُ تَكْبِيرًا » PAGEREF _Toc69459017 \h 447
شيخ أحمد أحسائي ، مبدأ دو فرقة شيخيّة كريمخانيّه ، و بابيّة بهائيّه است PAGEREF _Toc69459018 \h 452
شيخ أحمد أحسائي ، از شدّت تنزيه حقّ ، در دام تفويضِ بحت گرفتار آمده وربط حق رابا اشياءبريده است PAGEREF _Toc69459019 \h 454
شيخ أحمد أحسائي ، بدون استاد وارد در مسائل فلسفيّه شد و گمراه شد PAGEREF _Toc69459020 \h 459
«أسفار أربعه» و «عرشيّه» در صدر كتب علميّه و فلسفيّة ملا صدرا قرار دارند PAGEREF _Toc69459021 \h 463
ردود شيخ أحسائي بر كتاب عرشيّة ملا صدرا همگي معيوب است PAGEREF _Toc69459022 \h 464
احسائي ، اطلاق وجود را از خداوند نفي مينمايد. PAGEREF _Toc69459023 \h 466
أحسائي ، اطلاق وجود را از حقّ نفي ميكند و جميع عالم وجود را حادث ميداند PAGEREF _Toc69459024 \h 468
ردّ قبيح أحسائي بر مُحيي الدّين با عبارت «مُميت الدّين» در تحقّق فناء مطلق عبد PAGEREF _Toc69459025 \h 470
بيان محييالدّين در عبوديّت غير مشوب به ربوبيّت ، با ربوبيّت غير مشوب با عبوديّت PAGEREF _Toc69459026 \h 473
تمثيل جيلي در معني « نُقْطَةُ الْوَحْدَةِ بَيْنَ قَوْسَيِ الاحَديَّةِ وَ الْواحِديَّة. PAGEREF _Toc69459027 \h 475
قصيدة راقية جيلي در توحيد ذات حقّ ؛ در «انسان كامل»(پاورقي) PAGEREF _Toc69459028 \h 479
افتراي أحسائي بر امامان كه محلّ تقسيم اصل وجود را ممكن الوجود ميدانند PAGEREF _Toc69459029 \h 482
خطاي أحسائي در معني لغوي وجود PAGEREF _Toc69459030 \h 484
اشكالات أحسائي بر كلام صحيح فيض كاشاني در «كلمات مكنونه» PAGEREF _Toc69459031 \h 485
أحسائي فرق ميان قديم زماني و قديم رُتْبي ، و واجب بالذّات و بالغير را نميداند PAGEREF _Toc69459032 \h 489
ادراك وجود براي غير عارفان محال است ؛ ومفهوم آن براي همه كس قابل فهم